روستای امام وردیخان
این روستا در دهستان دولتخانه واقع در بخش باجگیران از توابع شهرستان قوچان قرار دارد. این روستا در میان فارس زبانان به عنوان قلعه خان نامیده می شود و کرمانج ها به آن کهلێ خین می گویند. این روستا از دو بخش تشکیل شده است که بخش بالایی و جدید آن بعد از انقلاب اسلامی و توسط عده ای از اهالی بخش قدیم ساخته شده است. مردم این روستا به زبان کرمانجی صحبت می کنند. اماموردیخان در شمال شرقی قوچان و در میان کوههای هزار مسجد قرار گرفته است.
*****************
تاریخچه روستا
در مورد تاریخچه روستا تاکنون اطلاعات مستند و دقیق زیادی در دست نیست. آنچه از گفته های قدیمی ها بر می آید محل کنونی حدود 300 الی 400 سال قبل توسط شخصی به نام اماموردیخان بنا گردید. وقتی به تاریخ می نگریم دو سه نفر به نام امامویردیخان در منطقه شمال خراسان می یابیم. معروف ترین آنها امام ویردیخان یکی از سرداران معروف نادرشاه افشار است که در بسیاری از جنگ ها و فتوحات همراه وی بوده و افتخارات زیادی را برای ایران کسب می کند. همانطور که می دانیم نادرشاه افشار در منطقه ی شمال خراسان و به همراهی سرداران و سران عشایر کرمانج منطقه به قدرت می رسد و از این رو بسیاری از سرداران معروف نادرشاه از مردان غیور و قدرتمند کرمانج بودند. تاریخچه دقیق روستا در دست مطالعه و بررسی است.
*****************
آب و هوا و اقلیم
این روستا دارای آب و هوای سرد و خشک است. بطوری که تابستان و بهارش معتدل و خنک و زمستان هایش سرد است. دوره ی سرما معمولا از اواسط شهریور با غروب ها و سحرهای سرد شروع می شود و حتی گاها در اواخر شهریور ماه شاهد بخ بستن آببوده ایم. دوره ی سرما تا اواسط اردیبهشت ماه نیز طول می کشد و از آن به بعد هوا رو به اعتدال نهاده و شاهد سر سبزی و خرمی دشت صحرا هستیم. در این منطقه معمولا درختان در اوایل اردیبهشت ماه شکوفه می دهند. اوج بهار در اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد ماه است که کوه ها سرسبز شده و گلهای شقایق در میان گندم زارهای اطراف روستا جلوه گری می کند.
*****************
راه دسترسی
راه دسترسی به این روستا از قوچان از دو طریق امکان پذیر است. مسیر اصلی از طریق جاده قوچان به درگز و باجگیران بوده و حدود 36 کیلومتر است. با پیمودن مسیر از سمت قوچان به سمت باجگیران بعد از کوه های زوباران یک دوراهی قرار دارد که مسیر اصلی به سمت باجگیران و مسیر انحرافی به سمت راست بعد از گذر از روستاهای کلاته ملامحمد، قاچکانلو، یادگار(قازمه) و شرف به روستای اماموردیخان می رسد.
مسیر دوم از طریق سد تبارک و حدود 30 کیلومتر است. در این مسیر از راهی که از قوچان به سمت سد تبارک قرار دارد با عبور از روستاهای چالاکی، قیطاقی، یوسفخان، بادخور، زوخانو و سد تبارک به یک دوراهی می رسیم که مسیر اصلی به روستاهای طویل، اللهیان، کردکانلو، چران، جانان و یدک ختم می شود و مسیر سمت چپ با عبور از راه خاکی پشت دریاچه سد تبارک و روستای پیرانلو به روستای اماموردیخان می رسد.
البته راه اصلی و قدیمی دسترسی به قوچان مسیری حدود 15 کیلومتری است که از طریق کوه های پیغمبر و روستاهای ترک نشین مزرج و آق کاریز به قوچان است. اهالی مسن و حتی میانسال خاطرات بسیار زیادی از تردد در این مسیر دارند و از این رهگذر برخی واژگان و اصطلاحات ترکی در میان بزرگسالان این روستا رواج دارد. قدم به قدم این مسیر پر است خاطرات. خاطرات شیرین و تلخ. گاهی راهزنی و قتل و غارت، گاهی آشنایی و ازدواج و … .
*****************
رودخانه اترک
کوه های این روستا و روستاهای این مسیر در واقع حوزه آبریز و سرشاخه ی اصلی رود اترک می باشند. رودخانه ی فصلی گذرا از میان روستا که با شروع از روستای دولتخانه و با گذر از روستاهای بالادست به سد تبارک واریز می گردد به همراه سرشاخه ی دیگر تامین کننده آب سد تبارک که از حوزه آبریز یدک و اللهیان و دیگر روستاها دو سر منشا اصلی رود بزرگ اترک هستند که در نهایت به دریای خزر منتهی می شود. این رودخانه نقش بسیار مهمی در تامین آب کشاورزی و همچنین دامداری منطقه دارد. همه ساله در ایام بهار و تابستان شاهد جاری شدن سیل های مخرب در این روستا هستیم.
*****************
ایلات و طوایف کرمانج ساکن در روستا
در مورد طوایف کرمانج و غیر کرمانج اطلاعات محدودی بیان می کنم و در آینده به مرور بیشتر خواهد آمد. در این روستا طوایف مختلف کرمانج از جمله ایل کرمانج باچوانلو (باچیانلو یا باشقانلو) ، بادلانلو (بادل ها)، کردکانلو و کوخ بنیگلوزندگی می کنند. البته بیشترین درصد را باچوانلو ها تشکیل می دهند (به طور کلی بیشتر مردم روستاهای منطقه از ایل کرمانج باچوانلو هستند).
ایل کوخ بنیگلو (کوخبنیگلو) ؛
که مردم به آنها کوخ بنیگی می گویند چند خانواده ای با فامیل هاتفی هستند که البته چند سالی است از این روستا مهاجرت نموده اند.
طایفه ی کردکانلو ( کوردکانلوو) ؛
نیز شامل چند خانوار است که اصالتا از روستای کردکانلوی قوچان می باشند.
ایل بادلانلو (بادلانلوو) ؛
یا بادلان (بادل ها) نیز به کلی ساکن هستند. البته در ارتفاعات روستا در قله ی کوشک یک اردوگاه موقت به نام مالان وجود دارد و در واقع ییلاق ایل بادلانلو است. آنها در زمستان به درگز کوچ می کنند و در تابستان و بهار در آنجا زندگی می کنند.
زیارتگاه سلطان زیرابه
مزار امامزاده علی معروف به سلطان زیرابه در فاصله ی 2 کیلومتری روستا و در میان باغات و مزارع روستا قرار دارد و یکی از زیارتگاه های شهرستان قوچان می باشد. قدیمی ها وجه تسمیه این زیارتگاه را این گونه بیان می کنند که ایشان که از جور و ظلم ظالمان متواری بوده و به این منطقه پناه می آورد هنگام رسیدن دشمن خودش را زیر آب مخفی می کند. سواران دشمن که از اهالی منطقه سراغ وی را می گیرند، آنها در جواب می گویند سلطان زیر آب است و بدین ترتیب وی را در این مکان به شهادت رسانده و این زیارتگاه به سلطان زیرابه معروف می گردد. این مکان با داشتن آب و هوای بسیار مطلوب در بهار و تابستان و هم چنین داشتن دوچشمه ی جامه و زیرابه مسافران زیادی را از روستاها و شهرهای اطراف به این منطقه می کشاند. در مورد تاریخچه و اجداد این بزرگوار اطلاعات اندکی در دست است. چند سال پیش اداره اوقاف قوچان نامه ای از طرف کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی قم در این مکان درج کرد که در آن قید شده بود تاکنون هیچ گونه مدرکی از این امامزاده در متون تاریخی و دینی پیدا نشده و همچنان برای مردم منطقه محترم و مقدس است. در طی این سالیان خسارات بسیار زیادی به این مکان وارد شده است.
متاسفانه هیچ وقت این مکان یک مدیریت و تولیت کارآمد نداشته و امکانات رفاهی در خور و جوابگوی زوار و مسافران و گردشگران به این مکان اختصاص داده نشده است.
حدود سال 1370 بود که در چوبی بسیار قدیمی و زیبا و با ارزش این زیارتگاه شبانه به سرقت رفت. بنده خودم این در را دیده بودم با آن نقش و نگارهای زیبا و هنرمندانه. متاسفانه هیچ گونه رد و اثری از این درب نفیس تاکنون پیدا نشده است. همچنین بسیاری از ظروف قدیمی از سنگ قبرهای باارزش و سایر اشیاء و قرآن های قدیمی در این سالها به مرور از این مکان به سرقت رفته است.
زیرابه و شهر قدیمی جام
در اطراف امامزاده سلطان زیرابه چشمه ی زیرابه (کانیئ زیراوئ) و چشمه و دره ای کوچک به نام جام قرار دارد که اهالی روستا به زبان کرمانجی به آن زاوئ جامئ می گویند. هم چنین چمنزار وسیعی که از روستا تا امامزاده امتداد دارد و در سالهای اخیر بخش هایی از آن به زمین کشاورزی تبدیل گشته است به نام اولنگ زیرابه (اووله نگئ زیراوئ) نامیده می شود که چشمه هایی را در دل خود دارد.
در اطراف چشمه ی زیرابه آثاری به چشم می خورد که حاکی از قدمت این منطقه دارد. هر کس به این منطقه آمده باشد حتما با آثار خاکستر و تکه های ظروف چینی و شیشه و سفالین و همچنین استخوان مواجه شده است. برخی از این سفالینه ها در اثر سیل و جریان آب تا چند صد متر جابجا شده اند. حتی در برخی مناطق دیوار و پی خانه ها نیز دیده می شود که بدون هیچ گونه تردیدی دال بر وجود شهر و روستایی در این منطقه است. شنشیده ها و گفته های قدیمی ها حاکی از این است که شهر و قلعه به نام شهر جام در این مکان وجود داشته است.
در قسمت جلوی این شهر مخروبه تپه ی کوچکی است که خاک آن کلا از خاکستر و مواد سوخته بوده و گاها تکه های استخوان در آن یافت می گردد. به نظر این مکان محل جمع آوری خاکستر بوده است.
حتی برخی قدیمی ها از زیرابگی ها (زیراوه گیان) یاد می کنند که چند خانواری از آنها تا 60-70 سال پیش در آنجا سکونت داشتند و بعد به کلی مهاجرت کرده و اثری از خانه های آنها نیست. بر روی تپه ای که مشرف به این کان و در شمال زیارتگاه قرار دارد نیز آثار خانه سازی وجود دارد که به نظر نگارنده دیدبانی این شهر بوده است.
نحوه ی تخریب این شهر مورد ابهام است. برخی معتقدند این شهر در اثر زلزله تخریب شده است. نظر بنده این است که چون این خانه های این روستا در دامنه ی تند متشکل از مارن قرار داشته اند و در بالای آن سنگ های ماسه سنگ تشکیل شده است در اثر رانش زمین زیر خاک دفن شده است.
اما آثار و شواهد به دست آمده سنی بیش از 70 یا حتی 200-300 سال را بیان می کند. مخصوصا شیشه ها و چینی ها و اشیای سنگی. در این مکان گودال های فراوانی به چشم می خورد که حاصل کندن زمین توسط افراد برای طلا است. در اوایل انقلاب به دلیل ضعف نیروها، افراد زیادی از روستاها و مناطق مختلف به امید پیدا کردن اشیای طلایی دست به کار شدند و برخی نیز موفق به آن شدند. در میان اهالی نقل و قول های زیادی از پیدا کردن سکه، پل کش منقش به نقوش گل و بلبل (دستگاهی که با آن کرت درست می کنند) و سایر ظروف توسط مردم رایج است. این کاوش ها به نردت کم شد ولی در این سالیان به مرور شاهد کنده کاری های شبانه در این منطقه هستیم.
*****************
زیارتگاه قدیمی پیغمبر در فاصله ی حدود 15 کیلومتری شرق قوچان و در کوه های پیغمبر واقع است. برخی گمانه زنی ها حاکی از این است که این مرقد و زیارتگاه مربوط به شیث (شیس) پیغمبر می باشد. زیارتگاه یک خانه ی ساخته شده با دیوار های سنگی و سقف چوبی می باشد و بر بالای کوه های پیغمبر که مشرف بر قوچان می باشند واقع گردیده است. این زیارتگاه بین روستاهای آق کاریز و اماموردیخان واقع شده است. این زیارتگاه قبلا دارای ضریح چوبی بود ولی اکنون خبری از ضریح چوبی نیست. متاسفانه به دلیل عدم رسیدگی به برخی از بنا ها و اماکن زیارتی و قدیمی بسیاری از آنها در حال تخریب و از بین رفتن می باشند. همانند درب چوبی بسیار نفیس و قدیمی امامزاده ی سلطان زیرابه (امام زاده علی) واقع در روستای اماموردیخان که چندین سال پیش شبانه از آنجا به سرقت رفته بود و الان معلوم نیست در کدام موزه ی خارجی قرار دارد.
یکی از مناطقی که کشتی باچوخه از دیرباز و به صورت مکرر و مرتب هر سال در آن برگزار می شود زیارتگاه سلطان زیرابه واقع در روستای اماموردیخان قوچان است. این منطقه به دلیل داشتن چشمه ها و مناطق زیبا دارای جذابیت خاصی برای مسافران است. همه ساله در روزهای 12 و 13 فروردین مردم در این مکان جمع می شوند تا هم به تماشای طبیعت و بهار بیایند و هم به تماشای یک آیین بسیار زیبا به نام کشتی باچوخه. کشتی گیران از قبل خود را روستاها و شهرهای اطراف از جمله قوچان، شیروان، چناران، باجگیران و درگز خود را به این مکان می رسانند. مردم از زن و مرد، پیر و جوان، و دختر و پسر گرداگرد گود محل مسابقه جمع می شوند و کشتی ها را که همراه با نوازش سرنا است به نظاره می نشینند.
*****************
زمین شناسی و جنس خاک
این روستا در رشته کوه هزار مسجد قرار گرفته است. همانطور که می دانیم این رشته کوه از جنس سنگ های رسوبی جوان است که در دوران کواترنری در حدود 160 میلیون سال قبل تشکیل شده است. بدین جهت یک سازند رسوبی جوان محسوب می شود. در جای جای این روستا فسیل هایی از جانوارن دریایی یافته می شود که حاکی از وجود دریایی عمیق در این منطقه است. همچنین عدم به هم ریختگی شیب طبقات رسوبی دلیل دیگری بر جوان بودن رسوبات است. آنچه مطالعات نگارنده نشان می دهد این است که روستا بر روی یک ناودیس قرار دارد. وجود طبقات با شیب 45 درجه به سمت شمال شرق در شمال شرق روستا و طبقات سنگی با همین شیب ولی جهت بر عکس در جنوب غرب روستا و همچنین تکرار طبقات مشابه در دو طرف روستا این نظر را کاملا تائید می کند. فاصله آخرین رخنمون طبقات ماسه سنگی بر روی زمین در دو طرف روستا حدود 3 کیلومتر است و طبقات بالایی که از جنس مارن سفید و سیاه بوده نیز به دلیل قرار داشتن در بالاترین سطح فاصله ی نزدیکتری دارند.
*****************
شهدای جنگ تحمیلی
در طول هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در دهه شصت رزمندگانی زیادی از روستای امامویردیخان چه در قالب سربازی و چه به عنوان داوطلب و بسیجی در راه دفاع از میهن عزیز و پاسداری ارزشهای اسلامی پا به میدان رزم گذاشتند که تعداد 5 نفر از آنان به شهادت رسیدند. اسامی این شهیدان به صورت زیر است:
بسیجی شهید چراغعلی برات زاده، پاسدار شهید محمد اکبری، شهید کریم مقدسی، شهید اسدلله غریبی، شهید ولی سلیمانی صفرپور و شهید اصغر احمدی (پیکر این شهید بعد از چند سال کشف شد).
انشاءالله در فرصت مناسب بیشتر در مورد این شهدا نوشته خواهد شد (عکس، زندگی نامه، و …)
*****************
شغل و کسب و کار
مردم این روستا نیز همانند بسیاری از مناطق کرمانج نشین شمال خراسان در کنار کشاورزی به پرورش دام و کسب درآمد و روزی از آن مشغولند. این روستا به دلیل داشتن مراتع کوهستانی فراوان محیط مناسبی برای گله داری و پرورش گاو و گوسفند است. لکن به دلیل اینکه مردم کرمانج این روستا به کلی ساکن بوده و فقط در محدوده ی روستا قادر به امر گله داری می باشند (ییلاق و قشلاق ندارند) و به سبب سنتی بودن کشت و زرع و در نتیجه رونق نه چندان کشاورزی در روستا، امر دامپروری نیز نمی تواند تکیه گاه مناسبی برای درآمد مردم باشد. به طوری که اکثرا خانواده ها از نیمه ی سال به بعد با مشکل تامین علوفه و خوراک دام مورد نیاز مواجه می شوند و همین امر از رقبت مردم و به خصوص جوانان به این امر می کاهد. این امر یا باعث مهاجرت کلی و یا مسافرت و اقامت موقت برای کار و کسب درآمد و روزی به شهرهای دیگر (از جمله تهران، کرج، قوچان، مشهد) می شود.
کشاورزی این روستا شامل کشت گندم، جو، چغندر قند، عدس، نخود، سیب زمینی و سایر غلات است.
*****************
چشمه های روستا
چشمه های زیادی در روستا وجود دارد که در زیر بیان می گردد. برخی از این چشمه ها هم اکنون خشک شده و یا کم آب هستند.
کانیا گه ور، قاخی کوور، کانیا گو (گوگ چشمه)، کانیا حیدرقلی، کانیا آقابایی، کانیا پیرئ، کانیا دیقانان، کانیا اسپان، کانیا چیای کورچئ، ئاوئ خوری، کانیا شفا، کانیا بهیر، کانیا زاوئ جامئ، کانیا زیراوئ، کانیا میسمال کالک (محمد اسماعیل پیر)، کانیا دزان، کانیا یکه دار
*********************
کوه ها، دره ها و اماکن روستا
*********************
قله ی کوشک
معروف ترین قله در این منطقه است که در روبری روستا در سمت شمال شرق قرار گرفته است. این قله مشرف بر منطقه است و از سمت شرق این کوه منتهی به روستای خادمانلو و پارک ملی تندوره می گردد. در حوالی این قله اقامتگاه موقتی یا همان ییلاق ایل کرمانج بادلانلو قرار دارد.
*********************
کوه حِلقِه کِمَر
در فاصله ی 1000 متری کوه کورچ کوه حلقه کمر قرار دارد. این کوه از جنس سنگ های رسوبی و به صورت لایه لایه است که در اثر فرسایش به شکل گودی در آمده و به حلقه کمر در آمده است. در کنار این کوه ها تا چند سال قبل چندین اصله درخت ارس یا همان مرخ کرمانجی قرار داشت که اکنون چند درختی بیش نمانده است. در حالی که به سمت درگز و پارک ملی تندوره این درخت مقاوم به وفور دیده می شود.
*****************
سِنِگَر ابوالحسن
در بلندی های این روستا و در حوالی حلقه کمر مکانی به نام سنگر ابوالحسن (سه نگه رئ ئه و له سه ن) وجوددارد که منسوب به جنگجوی یبه نام ابوالحسن است.
*****************
سالی کِلپَسَه
سالی که لپه سئ یک سطح سنگی بزرگ با شیب 45 درجه به سمت شمال شرق است که در قسمت جنوبی سلطان زیرابه قرار دارد.
*****************
جویی مِه زِن
اهالی روستا به رودخانه ی فصلی گذرا از میان روستا جوویی مه زئن (یعنی جوی بزرگ) می گویند.
*****************
گُورین دَرَه
دره ای به نام گوورئن ده ره (گورن دره) که در شرق روستا قرار دارد.
*****************
کاری خاخیان
دره ای که در غرب روستا قرار دارد و قسمتی از بخش بالایی روستا در آن قرار دارد.
*****************
سرخون باغ
تپه و زمین هایی که به دلیل سرخ بودن خاک به این نام نامیده می شوند.
*****************
رَشان
ره شان، تپه های سیاه رنگ شمال و شمال شرق روستا
*****************
سولِه رِه
دره ای در شمال غرب روستا
*****************
نوالی دیمان
دره ای در شمال غرب روستا به معنی دره ی دیم ها
*****************
تختی بره، تختی ککه، تختی خرمانگه
در روستا به سطح همواری که قابل کشت باشد و دارای ارتفاع از سطح روستا باشد تخت می گویند. هر یک از این تخت ها به اسمی خوانده می شود.
*****************
رِفی شِری
این مکان در جنوب روستا به سمت پیرانلو قرار دارد که یک لایه سنگی رسوبی با شی 30 درجه در جهت جنوب است.
*****************
رِفی غِرِّکی
رف در کرمانجی به معنای طبقه است و غرک (غئرئک) به معنای کلاغ است. این اسم به سنگ هایی در بالادست دره ی خاخیان گفته می شود. ره فی غئ رئ کئ.
*****************
سرخونگ
دره ای با تپه های سرخ رنگ در شرق روستا
*****************
قِرهِ رِه
دره و تپه های سیاه رنگی در سلطان زیرابه.
*****************
اُولِنگی زیراوه
چمنزار دائمی و سرسبزی که از مرز رودخانه شروع شده و تا نزدیک امامزاده ادامه دارد. در سالهایی که آئیش یا نوبت کشت زمین های سمت سلطان زیرابه نباشد این چمنزار یا اولنگ به صورت قرق شده باقی می ماند به طوری که گاها چمن آن به یک متر نیز می رسد. چند چشمه نیز در دل این چمنزار قرار دارند. در سالهای اخیر متاسفانه برخی از افراد مبادرت به شخم زدن بخش هایی از این چمنزار و تبدیل آن به زمین کشاورزی نموده اند که امید است این کار متوقف شود و بیش از این به آن آسیب نرسد.
*****************
سِری بنده
محلی در شمال روستا که به دلیل وجود یک بند بر روی رودخانه در قدیم به این نام نامیده می شود. این مکان به دلیل داشتن چمنزار طبیعی یکی از محل های فرود عشایر باچوانلو در بهار و تابستان است.
*****************
پاش کِله
به قسمت جنوبی روستا پاش که لئ گفته می شود به معنی پشت روستا.
*****************
فِکِ رِواتِ
مکانی در جنوب غربی روستا و مشرف به دشت قوچان
*****************
راستی پیران
دشتی که در جنوب روستا قرار داشته و به روستای پیرانلو ختم می گردد.
*****************
نِوالی قوچانی
دره ای که در سر راه قدیم قوچان قرار دارد و به اسم دره ی قوچان معروف است.
*****************
جان کُشته
محلی که بر سر راه قوچان در نزدیکی زیارتگاه پیغمبر و قبل از روستای آق کاریز قرار داشته و جان محمد یکی از افراد ایل کوخ بنیگلو (کخ پنیگی) ساکن روستا را در آن مکان به قتل رساندند.
*****************
پیغمبر
زیارتگاه و کوه های اطراف را به این اسم می خوانند.
*****************
آری سِه وِ زی
دره ای که در سمت غرب روستا قرار دارد و ارتفاع آن بلندتر از روستا است. شیب آبریز این دره به سمت روستا بوده و چند سال قرق بود.
*****************
آمبار تپه
مکانی مجزا در شمال روستا که چند خانوار در آنجا ساکن اند.
*****************
گولّی بیهیر
گوول به معنای گودالی است که در مسیر آب قرار دارد. گوول بئهیر در جنوب روستا داخل رودخانه و روبری نوالئ قوچان قرار دارد.
*****************
کِلِ ژویر
به بخش جدید که غرب رودخانه قرار دارد و بعد از انقلاب ساخته شده است.
کِلِ ژیر
به بخش پایینی و قدیمی روستا می گویند.
*****************
سِر کانیگی
در کنار نانوایی فعلی روستا قبلا چشمه ای وجود داشت که کل اهالی روستا از آن استفاده می کردند. این چشمه اکنون آب قدیم را ندارد و نیمه خشک است. از آنجایی که بخش بالایی روستا یعنی قسمت غربی رودخانه بعد از انقلاب ساخته شده و عده ای از اهالی بخش پایین روستا به دلیل قرار داشتن خانه های آنها در مسیر سیل و یا سایر دلایل در قسمت جدید خانه سازی کرده و ساکن می شوند، اهالی بخش پایینی به آنها سرکانیگی یعنی بالا چشمه ای می گویند.
*****************
چینگِ قِرِه ووُل
چنگ قه ره وول یا (نوک قراول روی) تپه ای سیاه رنگ و فرسایش شده با نوکی تیز است که به قول اهالی دیدگاه روستا بوده و از آنجا به تمام نقاط روستا دید داشته است
*****************
زاوی دیزان
دره ای به نام دره دزدان یا زاوئ دئزان که به سبب وجود چشمه و درخت های یدر آنجا به نام کانیا دئزان نیز خوانده می شود
*****************
زاوی جامی
همان دره جام است که دارای چشمه و درخت بوده و مکانی برای استراحت و سفر مسافران است
*****************
شیخالی
دره ای که در سمت شمالی بخش پایینی روستا و در قسمت آنبار تپه (انبار تپه) قرار دارد و می گویند بزرگی در آنجا دفن است.
از دیگر اماکن و اسامی می توان به قوشه گوهران، زاوئ شازئ، پیره مرج، که و رئ که ر، مرزئ سور، توپ پروانه، قره چنگه، کانیا گه ور، سومان، به لان، گوهر المجن، تخت دریژ، تخت قوول، قاخی کوور، کانیا گو (گوگ چشمه)، کوورته شواته، کونه گور، زمانگه بیرئ، سورنگ، گوهر بادلان، کانیا حیدرقلی، کانیا آقابایی، کانیا پیرئ، کانیا دیقانان، یکه دار، کانیا اسپان، کانیا چیای کورچئ
*****************
ایل ها و طوایف ساکن در روستا:
این ایل ها و طوایف عبارت اند از :
بادلانلو ها، کوخ بنیگلو ها، کردکانلو ها و سادات: حسینی، موسوی، صفویان
انتهای پیام / خبرگزاری قوچانی / کد خبر : 12257
با سلام خدمت همه دوستان و هم روستای های عزیز و با تشکر از زحمات دوست عزیز جناب مهندس برات قوی اندام که این گونه تاریخ اماموردیخان رو برای ما ورق زدند
آدم این مطالب رو میخونه یاد قدیم میفته که همه دور هم جمع میشدیم بازی های محلی تسمه بازی ، توپ وشو ،پرک ،باز بازونک وغیره... مخصوصا ۱۵ روز سال جدید هروز تو چمن روستا دور هم جمع میشدی اون صفا و صمیمیت دیگه نیست همه به شهر ها رو آوردن دیگه اون دور همی ها شده خاطره و آرزو که یک بار دیگه اتفاق بیافته