آنچه قابل تامل و شایان ذکر است اینکه برخی از این آداب و رسوم که میراث گذشته ما است بسیار پسندیده و مثبت است، اما در زمان حال با برخی دگرگونیهای فرهنگی مواجه شده است همچنین برخی از آداب و رسوم ممکن است در برههای از زمان کارایی و استفاده داشته باشد و در زمانی دیگر آن کارایی را نداشته و نیاز به اصلاح داشته باشد.
رمضان ماه میهمانی خدا و بهار قرآن است که عطر خوشش سالهاست که در کوچه پس کوچههای کاهگلی بر بامهای گلین مردمان دیندار شهرستان قوچان با ذکر خوانی و پیشواز رویت هلال ماه، به خانهها میهمان میشود.
ماه مبارک رمضان و روزه داری، دارای آداب و سننی همچون رؤیت هلال ماه مبارک رمضان، افطاری و سحری خوردن، کثرت نماز و دعا و صدقه و قرائت قرآن، روزه اعضاء و جوارح بیرونی و درونی و اهتمام ویژه به دهه آخر این ماه است چرا که دو شب مهم قدر در آن قرار گرفته است.
آیین پیشواز از ماه خدا
ریش سفیدی میگفت: در گذشته مردم به رسم گذشته خود عادت کرده بودند یک تا 3 روز پیش از رویت هلال ماه مبارک رمضان به پیشواز بروند به همان شکل هم هنگام سحر یک ساعت به اذان مانده به بام خانه خود میرفتند یا در بسیاری از جاها در گلدسته مسجد مناجات سحر را با آداب خاصی میخواندند. مضمون اشعار به نوعی استقبال از رسیدن ماه رمضان بود، اما مهمتر از همه در شروع این مناجات دعوت مردم به فرستادن صلوات بود و مردمی که صدای پیشخوانی رمضان را میشنیدند با صدای بلند صلوات میفرستادند.
موسیقی هنگام رویت هلال ماه رمضان
موسیقی هنری است که از گذشته تاکنون در زندگی مردم بوده است و هماکنون در بسیاری از نقاط ایران نیز مناسبتهای خاص روزمره مردمی با این هنر همراهی دارد. ماه رمضان نیز از این مسئله مستثنی نبود، به طوری که از زمان اعلام آغاز این ماه تا روزهای پایانی هر کدام از روستاهای شهرستان آداب خاص خود را با همراهی موسیقی به اجرا در میآورند.
چشمها برای رویت ماه به آسمان دوخته میشد و پس از آن ملای منطقه هلال ماه را رویت میکرد، نوحهخوانی که در جمع بود همه را به فرستادن صلوات دعوت میکرد و پس از آن شروع به آواز خواندن میکردند. تقسیم نقل و شیرینی بین حاضران آغاز میشد و نوازندگان سازهای دهل و سورنا، سازهای خود را به صدا در میآوردند تا تمام روستا و منطقه متوجه حلول ماه شوند.
نوع آوازهای خوانده شده اغلب در تکریم و استقبال از ماه رمضان بود بود. همچنین در پایان ماه رمضان نیز در درخواست قبول طاعات واین خداحافظی با این ماه این آوازها را میخواندند.
سحرخوانی
از سدههای دوری که شبخوانها در پیچ و خم کوچههای کاهگلی شهر و روستا، نوید آمدن ماه مهر و مهربانی میدادند، زنان به خانه تکانی می پرداختند و مردان با تلاش بسیار اسباب تهیه غذا میخریدند؛ موذنان محل بی هیچ خستگی، نوای الله اکبر سر داده و شام و سحر را با اهالی، شریک میشدند.
یک پژوهشگر و جامعه شناس درباره رسومات ماه رمضان و رویت هلال ماه، میگوید: سالها گذشته و در یک سنت دیرین ریش سفیدان روستاها و بزرگان محله در شهرها بزرگان شهر به اتفاق یک یا دو نوحهخوان خوش صدا بر بلندیهای منطقه خود و یا منارهای و پشت بامهای مسجد میرفتند و افراد خوش صدا بسته به وظیفهای که اجدادشان به آنها محول کرده بودند و به نوعی ارث برده بودند بر حسب تکلیف واجب یک یا دو ساعت مانده به اذان، مناجاتی را که اغلب از اشعار شاعران بزرگ بود با نواهایی خوش به اجرا در میآوردند مردم با این آوازها بیدار شده و به تدارک سفره سحری میپرداختند.
صلوات خوانی
خواندن اشعاری در سحر است که ختم به صلوات است.این گونه، اهالی متوجه نزدیکی اذان شده، وقت را غنیمت می شمارند.ماه رمضان جشن میلاد امام حسن مجتبی و سوگ حضرت امیر را با خود دارد، سحر خوانها نیز اشعار خاصی را انتخاب و مردمان میدانستند که امروز عید است یا سوگواری همچنین در اعیاد دهلزنها و هنرمندان نیز به عادت همیشگی خود در محل حضور مییافتند و با نغمههای خوش مردم را به سور میهمانی خدا فرا میخواندند.
یادم هست هنگامی که کودک بودم شبهای رمضان برایم زیبا بود، چرا که شور و شوق و هیجان خاصی را در آن میدیدم. مادربزرگم در شبهای تابستانی ماه رمضان در قوچان مرا بالای بام کاهگلی خانه یکی از اقوام میبرد و در کنار خودش مینشاند و در حالی که برای متوجه ساختنم به زیباییهای شب تشویقم میکرد، به ذکرخوانی و زمزمهاش در کنار سایر افراد خانوانده مشغول میشد.
یک سال هم در یکی از روستاهای قوچان دیدم صدای مرد شبخوان بلند بود و زنان چه تلاشی دارند تا اسباب سفره سحری را فراهم سازند. سالها گذشت و شهری شدیم و دیگر کسی بالای بام نرفت. موذن محل پیر شد و مرد و کسی غم او را نخورد، چرا که رادیو یک موذن را در اختیار همه قرار داد.
موسیقی برای بیدار شدن از خواب
در گذشته به دلیل نبود امکانات به مانند برق و رادیو و تلویزیون گذشتگان برای به موقع بیدار کردن مومنین از خواب تمهیدات گوناگونی در نظر گرفته بودند که مهمترین و زیباترین آن بهره گیری از تنوع موسیقایی و استفاده از ابزار الات در دسترس بود.
در هر منطقه بسته به باورهای خاص قومی، قبیلهای و عرفی، بیدارسازی به شکل زیبایی چون سحرخوانی، سحرخوانی همراه ساز کوبهای، سحر خوانی با تنبور و دوتار و نواختن سازهای بادی هنگام سحر صورت میپذیرفت.
آیین تشت زنی یا تشت کوبی
در زمانهای گذشته تشخیص زمان دقیق سحری به دلیل نبود امکانات مشکل بود بنابراین افراد از طریق حرکت ستارهها زمان سحر را تشخیص میدادند.
عشایر و کوچ نشینان و چوپانهای خراسان چون بیشتر وقت خود را در بیابان سپری میکردند از این روش برای تشخیص سحری استفاده میکردند در هنگام سحر بیشتر افراد خوش الحان با چاوش خوانی مردم منطقه را برای خوردن سحری بیدار میکردند. اما در مناطقی که جمعیت روستا حاکم و یا به نوعی فاصله بین خانهها زیاد میشد به نوعی که دیگر صدای سحرخوان به همسایهها نمیرسید، افراد با کوبیدن بر تشتهای مسی که به اعتقاد آنان موجب ایجاد فضایی معنوی شده و آرامشی خاص به فضا میبخشید و مردم را به عبادت کردن و خوردن سحری دعوت میکردند
آوازهایی که نیمه ماه را خبر میدهند
آوازخوانی در همه ابعاد ماه رمضان به چشم میخورد، به طوری که حتی وقتی ماه به نیمه میرسید به رسم قدیم و عنوان نشانهای از همسویی با رفتار حسنین در برخی مناطق عدهای از جوانان 7 تا 14 ساله همراه 2 بزرگتر پس از افطار در محلی جمع میشدند و با یک راهنما و یک کیسهگردان آوازهای شاد جمعی با مضمون طلب انفاق و بخشایش از سوی مومنین میخواندند و هر کس در حد توان خود آنها را یاری میداد.
اجرای منظومههای دینی و حماسی در رمضان
در ماه رمضان اغلب زنان در جلسات تلاوت قرآن، ختم انعام، صحیفهخوانی و... حضور مییافتند و مردان بیشتر به مجالس وعظ، خطابه، تلاوت قرآن و مجالس روایتگری و غزلخوانی میرفتند.
شبیهخوانی در ایام شبهای قدر
در ایام ماه رمضان به ویژه در روزهای 19، 21 و 23 این ماه مراسم تعزیه خوانی به نام شبیهخوانی دایر است، مردم این شبها را تا سحر احیا میدارند و به قرائت قرآن و نماز و دعای جوشن کبیر میپردازند و بیشتر مقید به افطاری دادن در این شبها هستند.هنرمندان شبیه خوان نیز در این ایام باهنر خود مردم را درجوار امامزادگان و اماکن مقدس با اتفاقات مختلف رخ داده در طول تاریخ مذهبی و جنبههای مختلف سیره پیامبر و مولای متقیان اما م علی (ع)نیز آشنا میکردند.
قوت سفرههای رمضانی
نوع غذاها در افطار مردم شهرستان قوچان متناسب با فصلهای سال و قرار گرفتن ماه رمضان در آنها تغییر میکرد به گونهای که در فصل بهار غذاهایی هم چون فتیر مسکه و الون که در واقع نوعی غذا شبیه به آش دندونی و متشکل از گندم و نخود سالم به همراه روغن زرد حیوانی بود، استفاده میکردند.
یارمه از دیگر غذاهای مرسوم ویژه ماه مبارک رمضان بود که از گندم نیم دانه، گوشت قورمه، روغن زرد و ادویه جات تهیه میشد.
غذاهای آبکی، خرما، حلوا و ... در سفره افطار غالب مردم قوچان وجود داشت.نکته جالب انکه بجای نوشابههای مضر امروزی از دوغ حیوانی استفاده میکردند.
در میان اقوام کرمانج قوچان رسم بود افرادی که تازه به سن شرعی روزه داری میرسیدند در هنگام افطار از سوی بزرگتر خانواده هدیه و چشم روشنی دریافت میکردند، افرادی هم که به سن روزه داری نرسیده اما به دلیل علاقه به این فریضه الهی روزه نیمه یا کله گنجشکی میگرفتند نیز از سوی بزرگترهای فامیل جایزه دریافت میکردند.
دادن افطاری توسط بزرگترهای فامیل و دعوت از کوچکترها از دیگر رسوم رایج در میان مردم این منطقه بود و افراد بسته به سن خود و به ترتیب از بزرگترین فرد خانواده که اغلب پدر بزرگها و بزگان خاندان بودند اقوام را به افطار دعوت کرده و آن را مایه برکت مال می دانستند.
مراسم وداع در پایان ماه رمضان
در شبهای پایانی ماه رمضان دلهایی که در شبهای قدر صیقل خورده و با اشک چشم روشن شده بودند با اعمال خاصی چون ذکرخوانی، دعاخوانی، منقبتخوانی، مقتلخوانی، نیایشخوانی، روضهخوانی، مدیحهسرایی، مرثیهخوانی و... به وداع با این ماه مهربان میپرداختند و از خدا طلب مغفرت برای خود و گذشتگان و توفیق عبادت بیشتر در رمضان سال آینده میخواستند.
عید فطر و کشتی باچوخه
روز عید سعید فطر در بیشتر مناطق قوچان همچون جاهای دیگر مراسم خاصی در جریان بود از شب قبل که همه مردم به پشت بامهای خود برای دیدن هلال ماه می رفتند آغاز و با رویت ماه و تایید علما و ریش سفیدان جشن پایان یک ماه بندگی در استان حق آغاز میشد، مردم با تهیه اسباب و لوازم و زنان با پخت انواع فتیرهای محلی آماده عید سعید فطر میشدند صبح روز عید و پس از بیداری به صف نمازگزاران عید میپیوستند و نماز عید بجا می آوردند و پس از بازگشت از نماز ابتدا فطریه خود را برای اعطاء به نیازمندان کنار میگذارند
تسنیم
انتهای پیام / خبرگزاری قوچانی / کد خبر : 1281